هر بار که پنجره ی قلبم را می گشایم ٬

گنجشک یاد تو به هوای دانه روبرویم می نشیند.

من و گنجشک٬

چشم در چشم هم به تو می اندیشیم.

می پرسم: «به چه فکر می کنی؟!»

می خواند:«به روزی که خودش دانه های محبت را کنار پنجره ی دیدار٬ برای من می پاشد.»

شوقی غم آلود اشک هایم را از چشمانم بیرون می کشد.

و گنجشک می پرد...

نظرات 1 + ارسال نظر
آدینه بوک سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ق.ظ http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد