دوباره می شود؟



سلام بانو!‌


دوباره واژه شد تمام خط اتصال من به تو!


دوباره حرف٬ حرف این کلید های گرم روی میز٬


و ما دوباره صفر و یک... فقط همین!


سکوت می کنی تداعی تمام روزهای بی تو می شود٬


نگاه می کنی دلم دوباره تازه می شود٬


و حرف می زنی٬ نمی زنی٬ نیاز نیست٬


تمام حرف ما دوباره این صدای تق تق کلید های صفحه می شود.


و صفحه تازه می شود ... دوباره می شود...؟ 



***


تمام لحظه های ما قشنگ و دیدنی٬ درست!


تمام قصه هایمان شنیدنی٬


 و دلنواز و خواندنی


...درست!


ولی 


نمی شود


برای شعر من دوباره


یک بغل ستاره های تازه رو کنی؟


دوباره بشکفی کنار بودنم٬ کنار دیدنم٬ شنیدنم و یا٬


تو تازه ای همیشه تازه ای و این منم که شعر کهنه می شوم؟! 


بگو دوباره می شود که شعر های من مثل نان تازه


حال کودکان کوچه های قصه را


اسیر بوی خود کند؟


دوباره می شود


نمی شود؟



***






نظرات 1 + ارسال نظر
طالبی چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.tehranm.blogfa.com

سلام شعر شما بیانی زیبا دارد جملات اتصال خوبی دارند دلم تازه می شود اما کاش گفته بودی نگاه می کنی دلم دوباره می پرد اما جذابیتش ماندنی است ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد