بهار...

«امسال نیز یکسره سهم شما بهار
ما را در این زمانه چه کاریست با بهار؟!
از پشت شیشه های کدر مات مانده ام
 کاین باغ رنگ کار خزان است یا بهار؟!
حتی تو را ز حافظه گل گرفته اند
ای مثل من غریب در این روزها بهار !
دیشب هوایی تو شدم باز این غزل
 صادق ترین گواه دل تنگ ما بهار
 گلهای بی شمیم به وجدم نمی کشند
رقصی در این میانه بماناد تا بهار...»*


یه بهار دیگه بی تو ... کاش بهار دیگه با تو !

سال نو مبارک!

* شعر از محمد علی بهمنی

نظرات 1 + ارسال نظر
President Evil شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:40 ق.ظ http://opinion.persianblog.com

سلام. ایشاللا بهار دیگه همه با هم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد